۱۲۰۰۰ دلار دادم تا دوستم را گوشمالی بدهند، اما او را کشتند
تاریخ انتشار: ۱۲ دی ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۴۲۹۰۲۰
ایران نوشت: ساعت سه بعد از ظهر ۲۰ اسفند، قتل مرد جوانی در حوالی میدان آرژانتین به مرکز فوریتهای پلیسی اعلام شد.
بهدنبال اعلام این خبر بازپرس کشیک قتل پایتخت و تیم بررسی صحنه جرم راهی محل شدند و پس از بررسیهای اولیه مشخص شد که مقتول مردی حدوداً ۴۰ ساله است که با ضربات چاقو از پا درآمده و در کنار یک کامیون افتاده بود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
ماموران در نخستین گام از تحقیقات به سراغ شاهدان ماجرا رفتند. یکی از آنها که از نزدیک شاهد جنایت بود گفت: دو مرد جوان که ماسک بر صورت داشتند به خودرو مقتول نزدیک شدند و پس از قتل وی با چاقو سوار موتورسیکلتی شدند و به سرعت از محل گریختند.
همسر مقتول نیز که در صحنه بود به ماموران گفت: من در شرکتی در حوالی میدان آرژانتین کار میکنم همسرم هر روز دنبالم میآید. امروز هم منتظرم بود، اما پیش از رسیدن من او را به قتل رساندند.
در بازبینی دوربینهای مداربسته اطراف محل جنایت باتوجه به اینکه شماره پلاک موتورسیکلت پوشانده شده بود و متهمان ماسک بهصورت داشتند هیچ رد و نشانی از آنها در صحنه بهدست نیامد.
اختلاف مالیتحقیقات برای رازگشایی از جنایت ادامه داشت تا اینکه مشخص شد مقتول مدتی است که با یکی از هممحلهایهایش به نام کامبیز اختلاف مالی داشته و این موضوع باعث درگیری بین آنها شده بود. بدین ترتیب تحقیقات درباره مرد ۳۸ ساله که موزیسین بود متمرکز شد و در ادامه کارآگاهان موفق شدند ردپای او را در قتل پیدا کنند.
با بهدست آمدن این سرنخها کامبیز بازداشت شد. وی پس از دستگیری قصد داشت خودش را بی خبر نشان دهد، اما زمانی که با مدارک پلیسی - قضایی مواجه شد به ناچار لب به اعتراف گشود و در توضیح ماجرا گفت: با مقتول هم محلهای و آشنا بودم تا اینکه سر یک موضوعی با هم اختلاف پیدا کردیم و او شیشههای خودروام را شکست و یکبار هم به من حمله کرد و کتکم زد. بعد از آن به کارگاه نجاری پسرعمویم در منطقه خاوران رفتم و وقتی پسرعمویم من را در آن حالت دید و علتش را جویا شد، ماجرا را برایش تعریف کردم و پیشنهاد داد تا او را گوشمالی دهیم. بعد هم گفت دو نفر را اجیر میکنیم تا او را ادب کنند.
اجاره آدمکشمتهم ادامه داد: پسر عمویم دو نفر بهنامهای سیروس و ناصر را به من معرفی کرد که به خاطر شرایط اقتصادیشان حاضر بودند در قبال دریافت پول هر کاری انجام دهند. قرار شد به آنها ۳۰۰ میلیون تومان که حدود ۱۲ هزار دلار میشد، پرداخت کنم. بهعنوان پیش پرداخت به سیروس ۵ هزار دلار با مقداری پول ایرانی و به ناصر هم ۳ هزار دلار که جمعاً ۲۰۰ میلیون تومان میشد پرداخت کردم.
قرار بود ۴ هزار دلار هم بعد از اتمام کار پرداخت کنم. میدانستم مقتول هر روز بهدنبال همسرش که در شرکتی در نزدیکی میدان آرژانتین کار میکرد، میرفت. آن روز هرچهار نفر سوار بر خودرو شده و به سمت میدان آرژانتین رفتیم. همانطور که احتمال میدادم مقتول داخل خودرو پژو ۲۰۶ نشسته بود. میدان را دور زدیم و بهسمت پایین آمدیم. در همین حین سیروس با یکی تماس گرفت و به او گفت نیاز به یک موتورسوار دارد. وقتی پسر جوان با موتور آمد از ماجرا بیخبر بود. بعد سیروس و ناصر از خودرو پیاده شدند و به طرف مقتول رفتند. سیروس پس از باز کردن در ضربهای به دست او زد. ناصر نیز از سمت شاگرد وارد شد و او هم با چاقو ضربهای زد. او که مجروح شده بود از خودرو پیاده شد و فرار کرد، اما سیروس او را دنبال کرد و چند ضربه دیگر هم زد. بعد هم سیروس و ناصر سوار موتور شده و بهکارگاه آمدند.
با اعترافات کامبیز سه همدستش و پسر موتورسوار نیز از سوی کارآگاهان پلیس دستگیر شدند. متهمان در تحقیقات به جرم خود اعتراف کردند و پرونده برای رسیدگی به شعبه ۱۰ دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
در دادگاه چه گذشتدر ابتدای جلسه نماینده دادستان کیفرخواست را خواند و از طرف فرزند صغیر مقتول درخواست قصاص کرد.
سپس سیروس به جایگاه رفت و گفت: وقتی به من پیشنهاد پول دادند قبول کردم، اما گفتم به تنهایی نمیتوانم کار را انجام دهم. به همین خاطر از ناصر کمک گرفتم، اما قصدمان کشتن نبود.
ناصر نیز اتهام مشارکت در قتل را پذیرفت و گفت: قبول دارم چند ضربه به مقتول زدم، اما قصدم قتل نبود و طبق قرارمان فقط میخواستیم اورا گوشمالی دهیم.
پس از آن پسرعموی کامبیز به جایگاه رفت و گفت: اتهام معاونت در قتل را قبول دارم. چند روز قبل از حادثه وقتی پسر عمویم با حالتی آشفته به کارگاهم آمد با دیدن وی ناراحت شدم و میخواستم به پسر عمویم کمک کنم به همین خاطر سیروس و ناصر را به او معرفی کردم. اما قرارنبود کسی کشته شود.
سپس کامبیز به جایگاه رفت و ضمن ابراز ندامت گفت: من راضی به مرگ او نبودم و از این بابت پشیمان هستم و از آن زمان تاکنون عذاب وجدان دارم. باور کنید من به سیروس و ناصر نگفته بودم که او را بکشند و نمیدانم چرا آنها او را کشتند. من و همسر مقتول مراوده مالی داشتیم. اما وقتی او به این موضوع پی برد سراغم آمد. من به او گفتم هیچ ارتباط پنهانی با همسرش ندارم، اما او حرفم را قبول نکرد و آخرین بار هم من را به شدت کتک زد.
در پایان جلسه قضات برای صدور رای وارد شور شدند.
tags # اخبار حوادثمنبع: زیسان
کلیدواژه: اخبار حوادث میدان آرژانتین سیروس و ناصر هزار دلار
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت zisaan.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «زیسان» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۴۲۹۰۲۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
سناریوی خودکشی قتل از آب درآمد
بهمن سال گذشته زن جوانی با پلیس تماس گرفت و ازمرگ شوهرش در خانه خبر داد. به دنبال اعلام این خبر تحقیقات آغاز شد و همسر این مرد به پلیس گفت: من به خانه پدرم رفته بود و شب خانه خودمان نبودم. قرار بود امروز صبح همسرم دنبالم بیاید و بعد از خوردن صبحانه مرا به محل کارم برساند. اما وقتی خبری از او نشد، چندین بار با تلفن همراهش تماس گرفتم که جواب نداد. با تلفن خانه تماس گرفتم باز هم پاسخگو نبود. نگران شدم و به خانه آمدم، اما به محض ورود متوجه بوی گاز شدیدی شدم. بعد هم در اتاق خواب جسد همسرم را دیدم. وقتی به دنبال علت بوی گاز بودم متوجه شدم شیلنگ اجاق گاز پاره شده است.
به گزارش ایران، در حالی که زن جوان چنین ادعایی داشت، به دستور بازپرس محسن اختیاری، کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت برای بررسی بیشتر ماجرا وارد عمل شدند. اما بررسی شیلنگ گاز نشان داد علت پارگی پوسیدگی نبوده است بلکه حدود یک ماه قبل تعویض شده بود و با یک برش عرضی و عمدی پاره شده است. بدین ترتیب فرضیه گازگرفتگی و حادثه رنگ باخت و تحقیقات روی موضوع قتل متمرکز شد.
این بار کارآگاهان در تحقیق از همسر مرد جوان با سناریوی دیگری از جانب وی روبهرو شدند، زن جوان در ادعای جدیدی گفت: تصور میکنم همسرم دست به خودکشی زده باشد. او این اواخر دچار افسردگی شده بود و صحبت از خودکشی میکرد. احتمالا خودش با بریدن شیلنگ اجاق گاز به زندگیاش پایان داده است.
دو مظنون برای قتلدر حالی که وی چنین ادعایی داشت، بررسیها نشان میداد مرد جوان کاملا سالم و در حالت طبیعی بوده و هیچ مشکل روحی و مالی نداشته است. اما در ادامه مشخص شد وی با همسرش اختلافات خانوادگی زیادی داشته است؛ اختلافاتی که میتوانست انگیزهای برای قتل باشد.
بدین ترتیب زن جوان به صورت نامحسوس زیر نظر گرفته شد و بررسیها نشان میداد وی با یکی از همکاران شوهرش به نام کیوان در تماس بوده است. شب قبل از حادثه نیز با این مرد تماس گرفته و با هماهنگی او خانه را ترک کرده است.
نام کیوان نیز به عنوان دومین مظنون پرونده در لیست مأموران نوشته شد و تحقیقات نشان میداد که کیوان با مقتول بر سر مسائل کاری اختلاف شدیدی داشته است. کارآگاهان در شاخه دیگری از تحقیقات به بازبینی دوربینهای مداربسته اطراف خانه مقتول پرداختند.
دوربینها نشان میداد که ساعت یک بامداد کیوان با کلید وارد ساختمان محل زندگی مقتول شده و حدود ساعت ۵ صبح از ساختمان خارج شده است. این ورود و خروج در شبی رخ داده بود که به نظر میرسید آرش بر اثر گازگرفتگی جانش را از دست داده بود.
به دستور بازپرس جنایی زن و مرد جوان بازداشت شدند. این بار زن جوان کیوان را عامل قتل شوهرش معرفی کرد و گفت: کیوان در ظاهر با شوهرم دوست صمیمی بود، اما در باطن به شدت به او حسودی میکرد. چند روز قبل از جنایت، به صورت اتفاقی، زمانی که قصد داشتم به محل کارم بروم، کیوان را کنار خیابان دیدم. او مرا به محل کارم رساند. نمیدانم چطور او کلید خانه را از کیفم برداشته بود که من متوجه نشدم. شب حادثه هم که به خانه مادرم رفتم، او از فرصت استفاده کرده بود و همسرم را به قتل رسانده بود.
دو ادعا برای قتلباتوجه به مدارکی که در تحقیقات به دست آمده بود، از کیوان به عنوان عامل جنایت تحقیق شد. مرد جوان ابتدا منکر قتل شد، اما در ادامه گفت: با مقتول اختلاف داشتم. همه او را دوست داشتند. با اینکه من و او همکار بودیم، اما حقوق او بیشتر از من بود و همکارانم جور دیگری با او برخورد میکردند. همه اینها باعث شده بود به او حسودی کنم و دلم میخواست از او انتقام بگیرم. در رفت و آمدهایی که به خانهاش داشتم، رابطهام با همسرش صمیمیتر شد و متوجه شدم که او نیز دل خوشی از شوهرش ندارد. حسادت من و اختلاف همسرش باعث شد که رابطهمان بیشتر شود. درنهایت تصمیم به قتل او گرفتیم.
در ادامه تحقیقات مرد جوان به قتل همکارش به خاطر حسادت اعتراف کرد. او در رابطه با جنایت گفت: کلید خانه را از همسرش گرفتم و شب قبل، او به بهانه دیدن مادرش خانه را ترک کرد. نیمه شب، در حالی که مقتول خواب بود، وارد خانه شدم و به او داروی بیهوشی با مقدار زیاد تزریق کردم. مدتی در خانه ماندم و وقتی مطمئن شدم که فوت کرده است، شیلنگ اجاق گاز را بریدم تا به نظر گازگرفتگی بیاید و از خانه خارج شدم. روز بعد هم زن جوان با پلیس و اورژانس تماس گرفت و مدعی گازگرفتگی و مرگ شوهرش شد.
در حالی مرد جوان به قتل اعتراف کرد که متخصصان پزشکی قانونی نیز علت مرگ را مسمومیت با دارو اعلام کردند. به دستور بازپرس شعبه اول دادسرای امور جنایی پایتخت، متهمان به اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت منتقل شده و تحقیقات در این خصوص ادامه دارد.